استرس در محیط کار

امروزه حل مشکلات روحی کارکنان و کاهش استرس در محیط کار جزو پر رنگترین دغدغههای مدیران منابع انسانی در سازمانها است؛ چراکه این موضوع لطمهای بزرگ بر بهرهوری نیروی انسانی و کیفیت خروجی کارها وارد میکند.
تأثیر منفی استرس بر کارکنان
طبق تحقیقات متخصصان روانشناسی، حدی از استرس به رشد و توسعۀ شغلی کمک میکند. اما موضوع زمانی بحثبرانگیز میشود که فراتر از توان کارمندان به آنها استرس داده شود و یا زمان راحتی و استراحت آنها با استرس کاری همراه میشود. این همان جایی است که استرس مزمن شکل میگیرد.
استرس مزمن موجب فرسودگی شغلی در محل کار می شود. ترکیبی مضر از خستگی، کاهش کارایی حرفهای و افزایش بدبینی درمورد کار که افراد را مجاب میکند شغل خود را تغییر دهند یا به قدری توان اجرایی آنها را کم کند که بهعنوان عضوی ناکارآمد اخراج شوند.
تأثیر منفی استرس بر وظایف و مسئولیتها
علاوه بر آنچه از یک محیط کاری پراسترس نصیب کارکنان میشود، اضطراب کارمندان میتوان فعالیت کل سازمان را تحثتأثیر قرار دهد. در ادامه بخشی از این تأثیرات را نام میبریم:
-
کاهش خلاقیت در انجام مسئولیتهای خود؛
-
بیتفاوتی نسبتبه کار؛
-
افزایش اشتباهات در روند انجام امور؛
-
برخورد نامناسب با مراجعین حضوری و غیرحضوری؛
-
سرایت استرس یک کارمند به کارمند دیگر و آسیبپذیر شدن یک بخش کامل.
اما چطور میتوان استرسی که جزء جداییناپذیر از کار محسوب میشود را بهگونهای در محیط کار کنترل کرد که کارکنان و نتایج کلیدی موردانتظار سازمان کمترین آسیب را ببینند؟
محیط کاری کم استرس
انتظارات مبهم، زمانهای نامعقول، شلوغ و پرتنش بودن فضا، نقش پررنگی در افزایش استرس در محیط کاری دارند.
برای درک بهتر موضوع محیط کار سازمان را به یک خط تولید تشبیه میکنیم. هر دستگاهی در این خط تولید بسته به موارد مختلف و اینکه در چه مرحلهای از تولید محصول قرار دارد به شرایط نگهداری ویژهای نیازمند است. متخصصان با بررسی دقیق، دستگاه را در محیطی ایدهآل قرار میدهند تا هم بهرهورتر باشد و هم اختلالی با دستگاهها و خطوط تولیدی دیگری ایجاد نکند.
نیروی انسانی سازمان هم با توجه به نوع فعالیت و ویژگیهای شخصیتیاش محیطی متناسب با خود را طلب میکند و اگر ما بهدنبال حضوری طولانیمدت و پربازده هستیم باید تلاش کنیم که محیط کار کمترین استحکاک را در شخصیت او ایجاد کند.
افزایش ایمنی روانی
شاید تصور شود که کاهش استرس یعنی آرامش مطلق را برای کارکنان؛ اما تحقیقات نشان میدهد که کاهش استرس در محیط کار با افزایش تعامل و ارتباط، رابطهای مستقیم دارد.
در گام اول مدیران باید آنچه از کارکنان خود انتظار دارند را به شکلی شفاف بیان کنند.
در گام دوم باید به کارکنان نشان دهند که صدایشان شنیده میشود و مدیران واقعاً طالب شنیدن صدای آنان هستند. جلسات طوفان فکر و دعوت از آنها برای صحبت در جلسات میتواند به انتقال این حس کمک کند.
در گام پایانی ایجاد محیطی چالش برانگیز که در آن کارکنان از اشتباه کردن درحین انجام خلاقیت هراسی نداشته باشند اهمیت دارد. مدیران باید کارکنانی که نگاه خارج از چارچوب دارند را بشناسند و به آنها بالوپر دهند.
ایجاد زمانهای استراحت منظم
اوج زمانی که ذهن انسان میتواند روی موضوعی متمرکز کار کند بین 90 تا 120 دقیقه است! حتی اگر کارکنان خود تمایلی به انجام استراحت بیش از این زمان ندارند باید آنها را به استراحتی کوتاه، قدم زدن یا گفتوگوی آزاد تشویق کرده و این موضوع را به فرهنگی سازمانی بدل کنید.
فضای کاری خصوصی
دفاتر باز مستعد حواس پرتی، افزایش استرس و کاهش بهرهوری هستند. اگر فضایی اختصاصی برای کارکنان ندارید استفاده از علائم «مزاحم نشوید» یا «ساعت متمرکز» را ترویج کنید تا کارکنان بهراحتی بتوانند این فضای امن را برای خود ایجاد کنند.
محدودیت برای کار خارج از محیط کار
مهمترین منبع تشدید استرس در کارکنان _بهویژه بعد از کرونا_ کمرنگ شدن مرز کار و زندگی شخصی آنها است. یک مطالعه نشان داده که تنها پاسخ دادن به پیامهای کاری نیست که اضطراب کارکنان را افزایش میدهد! بلکه این انتظار که آنها در خارج از ساعات کاری هم باید گوشبهزنگ کارهای جدید باشند استرس را به نقطه امن زندگی آنها برده و استراحت را از آنها دریغ میکند.
برای مقابله با این مشکل، دستورالعملهای مشخصی را تنظیم کرده و تنها طبق آن رفتار کنید. فقط در مواقع ضروری پیام بفرستید و بعد از ساعت کاری تماس نگیرید.
نظر شما :