تکهتکه جمع گردد وانگهی غوغا کند

به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی واحد اصفهان، نظمی که ما در بیشتر ساختارهای زندگی اجتماعی میبینیم، نمیتواند حاصل هیچ طرح عقلانی فرد یا گروه نخبهای باشد. ماهیت نظم اجتماعی خودجوش است و همواره هم باید چنین باشد. نظم خودجوش به معنای آن است که ساختار فعالیتهای انسانی پیوسته خود را جرح و تعدیل میکند و خود را با میلیونها واقعیتی که کلیتشان بر هیچکس معلوم نیست تطبیق میدهد. در این نوع نظم مردم در چارچوب قواعد تسهیلکننده همکاری که در طول قرنها محک تجربه خوردهاند، هدفهای خویش را دنبال میکنند. بنابراین سطح همکاری اجتماعی در این نظم به مراتب ظریفتر و پر مایهتر از همکاری در حد قواعد طراحی شده است.
هایک اقتصاددان اتریشی، با بیان اینکه «همه چیز را همگان دانند» معتقد است نظم اجتماعی خودجوش میتواند از شناخت تکهتکه شناختی که در میان میلیونها نفر توزیع شده است، استفاده کند. دانش هرگز به صورت متمرکز و یکپارچه وجود ندارد؛ بلکه اساسا به صورت دانشهای جزئی، پراکنده ناکامل و متضادی است که همه افراد یک جامعه اختیار دارند. انسانها متفاوتند و هرکسی در حوزهای بیش از دیگران میداند و در حوزههای دیگر کمتر.
بنابراین مشکل جامعه صرفا این نیست که چگونه باید از اطلاعاتی که در اختیار یک فرد قرار دارد استفاده نماید، بلکه مشکل این است که چگونه میتوان بهترین استفاده را از دانشی که همه آن یکجا در اختیار هیچ کس قرار ندارد، سود برد. با گذشت زمان و تبدیل نیروی کار ساده به دانشورزان این چالش اهمیت بیشتری یافته است و در کنار رشد فنآوری و جهانی شدن بر بستر اینترنت، ماهیت کار دانشی و مطالعات پژوهشی نیز متحول شده که ثمره آن ظهور رویکردهایی مانند مطالعات میان رشتهای، نوآوری باز و جمعسپاری بوده است.
این روزها پژوهش از تلفیق دانش، روش و تجارب چند حوزه علمی و تخصصی فارغ از مرزهای جغرافیایی و تجاری صورت میگیرد. برای شناخت و حل مسائل پیچیدهتر و چندوجهی امروز باید از مرزهای سنتی رشتههای گوناگون دانش عبور کرد. پژوهشی امروز به ثمر مینشیند که در آن متخصصان چند رشته در ارتباط با شناخت و تحلیل یک پدیده پیچیده و واقعی با یکدیگر تعامل و همکاری علمی کنند. حتی در پارادایم نوآوری باز مرزهای ایدهپردازی و تحقیق بین شرکت و اکوسیستم تجاری به طور فزایندهای نامرئی شده است یا در جمعسپاری، برون سپاری به انبوه مردم برای مشارکت دادن همگان در ایدهسازی، نوآوری در فرآیندهای تولید و ارائه خدمت صورت میگیرد.
تمامی این روندهای جدید قواعد تسهیلکننده همکاریهای پژوهشی را ارتقا دادهاند به طوری که چرخهای نظم خودجوش پژوهش به حرکت درآمده است و شناختهای تکه تکه، گاهی مکمل و حتی گاهی متضاد به درک بهتر همه چیز منتهی شده است. همه چیزی که در اختیار هیچ کس نبود، این روزها در اختیار همگان قرار دارد. اینجا است که دنبال کردن منافع شخصی در پژوهش به خیر عام منجر شده است و افزایش کارایی و سرعت مطالعات پژوهشی بیشتر از پیش، بهبود رفاه عمومی مردم را رقم زده است.
یادداشت از دکتر هاجر مصطفایی- پژوهشگر جهاددانشگاهی واحد اصفهان
نظر شما :